سرویس صنعت برق نیوز: مدتی است وزارت نیرو و توانیر گران کردن قیمت برق را استارت زده و از ابتدای بهمن ماه با تعرفههای جدید برق، قبوض برق مشترکین را محاسبه میکند. در این طرح جدید الگوی مصرف مشترکین تغییر کرده و دیگر خبری از برق امید و شرایط آن نیست.
برخلاف ادعای مقامات صنعت برقی، این افزایش قیمت، درآمدهای توانیر را افزایش قابل توجهی خواهد داد و اگر قرار بود گران کردن برق، درآمدهای توانیر را افزایش ندهد اساسا هزینههای سیاسی و اجتماعی گران کردن قیمت برق را به جان نمیخریدند.
مقایسه های نادرست برای توجیه گران کردن قیمت برق
واقعی سازی قیمت برق تنها راه نجات این صنعت از مشکلات عدیدهای است که گریبانگیر آن شده است. اما در شرایطی که سیاستهای اقتصادی دولت و شیوه حکمرانی آنها منجر به بی ارزش شدن ریال و فقیر شدن مردم شده است، مقصر ارزان بودن قیمت برق، خود دولت است و مقامات دولتی که خود مسبب تورم و فقر گسترده در ایران شده اند حالا با مقایسههای عجیب و غریب در پی جبران ناکارآمدیهای خود از جیب مردم برآمده اند.
بنظرم باید یکبار برای همیشه به مقایسه های مضحکی که توسط مقامات دولتی میشود پاسخ داده شود. مقامات برقی ایران قبلا ادعا میکردند که هزینه برق در ایران در مقایسه با بقیه کشورهای دنیا بسیار کمتر است که پاسخ افکار عمومی این بود که درآمدها آنها هم با ما متفاوت است. در ادعای دیگر مقامات ما اثبات کردند که نسبت قبوض برق از درآمد ماهانه افراد/خانوارها در ایران در مقایسه با کشورها باز هم کمتر است.
در جواب باید گفت درسته، ولی نکتهای مهم را فراموش کرده اید. در اکثر قریب به اتفاق کشورهای دنیا درامد حداقلی مردم به راحتی کفاف زندگی و مخارج اصلی را میدهد و از بقیه درامدهای غیرضرور خود پول برق را میدهند، ولی در ایران اکثر قریب به اتفاق مردم در هزینههای اولیه زندگی خود که دولت مسبب آن بوده، مانده اند و لذا هرچه برق گرانتر شود از مخارج اصلی آنها کم شده و آنها مجبورند بخاطر پرداخت قبوض بالاتر از هزینههای ضروریتر و خورد و خوراک خود بزنند.
ابتدا سرآنه درآمدی مردم را افزایش دهید سپس به همان نسبت برق گران شود
دولت اصرار دارد باید برق را گران کرده تا از یارانههای انرژی کاسته شده و نیاز به چاپ پول و افزایش تورم نباشد. این هم خطایی دیگر است که بیشتر برای توجیه این اقدام صورت میگیرد. دولت باید ابتدا مردم را توانمند ساخته و سرانه درآمدی آنها را افزایش دهدو سپس به همین نسبت هزینههای برق و سایر خدمات یارانهای را افزایش دهد وگرنه با این رویکرد هر روز مردم و تحت شرایطی باید هزینه های ناکارآمدی دولتمردان را بدهند.
فشار به شرکتهای توزیع برای عقد قرارداد با کنتورساز خاص از سوی توانیر
سیاست جدید وزارت نیرو در کنترل خاموشیهای سال آینده، نصب ۵ میلیون کنتور برای مشترکین پرمصرف و خاموش کردن آنها در پیک است. توانیر با فشار معاونت هماهنگی توزیع توانیر برای عقد قرارداد و خرید کنتور از یک شرکت خاص که شائبههای زیادی را در پی داشته است میخواهد با هزینه خود مشترکین کنتور آنها را تعویض کرده تا در پیک از راه دور آنها را قطع و وصل نماید.
این درحالی است که قبلا توانیر و شرکتهای توزیع برق با فروش انشعاب برق به همین مشترکین تعهد داده است که این میزان دیماند را تامین خواهد کرد. حالا که آنها در تامین برق پایدار درمانده اند در اقدامی عجیب میزان مصرف برق آنها را رصد کرده و برخلاف تعهدهای قبلی خود اقدام به محدودسازی مصرف مشترکین خواهند کرد. با این رویکرد، روز به روز توانیر با تغییر الگوی مصرف بر اساس میل خود و با وضع قوانین من درآوردی از تامین برق مورد نیاز مشترکین سر باز زده و آنها را مجبور به تامین برق خود از روشهای دیگری میکند.
تمرکز دولت بر محدودسازی مصرف بجای تامین برق پایدار
مدیران برقی ایران بجای تمرکز بر گرفتن اعتبار از مجلس و دولت برای جبران کمبود بودجه وزارت نیرو در تامین برق مطمئن و کاهش هزینههای اضافی دولت، افزایش راندمان و ایجاد زیرساختهای سرمایه گذاری بخش خصوصی و… روی روشهای محدودسازی مشترکین و مدلهای گران کردن برق طوری که افکار عمومی معترض نشود متمرکز شده اند.
محرابیان که عجلهای به عنوان وزیر نیرو معرفی شد و حتی فرصت نکرده بود مفاهیم اقتصاد برق را که در پایان نامه اش روی آن کار شده بود را مرور کند به تازگی متوجه شده که شرکتهای آب و برق، بنگاههای ضررده بوده و در مجموعهای بهم تنیده از مشکلات انباشته شده صنعت برق گرفتار شده است. وی وعده ده هزار مگاوات برق تجدیدپذیر را داد در حالی که حتی نمیدانست نه فروش نفت و نه زیرساخت شبکهای ایران در کوتاه مدت جوابگوی این شعار نمیباشد.
در میان همه وعدههای محرابیان، ایجاد ده هزار مگاوات برق توسط صنایع در مرحله عملیاتی شدن قرار گرفته است. این اقدام وزیر نیروی دولت سیزدهم، خارج کردن تعهد تامین برق صنایع بزرگ از عهده توانیر بوده است که آنها را به تکاپو برای تایمن برق خود انداخته است. مثل این است که دولت وظیفه آموزش فرزندان ما را از عهده خود خارج کند و خانوادهها مجبور شوند خود با هزینههای خود به آموزش فرزندانشان توسط بخش خصوصی بپردازند. آیا باید این اقدام را جزو عملکردهای مثبت وزیر آ. پ برشمرد؟
صنایع برای فرار از خاموشیها و استمرار برخورداری از رانت انرژی بیشتر برایشان توجیه دارد که نیروگاه احداث کرده و خود برق موردنیاز خود را تامین کنند. اغلب آنها با اینکه از منابع مالی عمومی استفاده کرده و تسهیلات گرفته اند، اما باز هم هزینه این نیروگاهها را روی کالاهای خود کشیده و از مردم میگیرند. به عبارتی وزارت نیرو غیرمستقیم دست در جیب مردم کرده و با ایجاد یک حلقه واسط خود را از مسئولیت تامین برق مبرا ساخته.
به هر حال سیاستهای در پیش گرفته شده در وزارت نیرو و توانیر این روزها بیشتر روی محدودسازی مصرف مشترکین (خیلی کمتر از دیماند واگذار شده قبلی) و خارج کردن تعهد تامین برق از دوش دولت متمرکز شده است. باید در این مسیر تجدیدنظر جدی شود که البته بخشی از آن ناشی از شرایط اقتصادی و سیاسی ایران است که امیدواریم زودتر فکری برای آن شود.