معرفی پروژه Livepeer
تراست گری اسکیل[1] شامل 13 پروژه ی مختلف از جمله پروتکل کدگذاری ویدیوی Livepeer است. یکی از روشهای آسان برای تشخیص این مسئله که آیا ارز دیجیتال حائز اهمیت است و ارزش دارد یا خیر، این است که بررسی کنیم آیا مؤسسات آن را خریداری میکنند یا خیر؟ در حال حاضر، از آنجایی که اکثر مؤسسات نمیتوانند ارزهای رمزنگاری شده را مستقیماً بخرند، تنها روشی که میتوانند در معرض این ارزها قرار بگیرند از طریق محصولات قابل معامله در بورس مانند Grayscale’s Crypto Trust (ارزهای تراست گری اسکیل) است. شاید قبل از این در مورد تراستهای اتریوم[2] و بیت کوین[3] گری اسکیل شنیده باشید، اما این دو، فقط دو مورد از 13 ارز رمزنگاری شده است که مؤسسات از طریق گری اسکیل در آن سرمایهگذاری کردهاند. ارز رمزنگاری دیگر در این فهرست، توکن[4] LPT مربوط به Livepeer است. هرچند تراست Livepeer گری اسکیل، از زمانی که در ماه مارس تأسیس شد، دهها میلیون دلار سرمایه گذاری داشته است، تقریباً ناشناخته و بدون توجه باقی مانده است. حال که ارز بایننس (Binance) در LPT ثبت شده است، فهمیدم که باید خودم معنی Livepeer را کشف کنم و اینکه آیا توکن LPT پتانسیلی دارد یا خیر و این موضوعات دقیقاٌ چیزهایی است که امروز میخواهم با شما به اشتراک بگذارم. Spoiler، این پروژهی رمزنگاری، از پتانسیلی جدی برخوردار است.
وبسایت: https://livepeer.org/
Livepeer چیست؟
Livepeer در فوریهی سال 2017 توسط Doug Petkanics و Eric Tang تأسیس شد، هر دوی آنها مهندس نرمافزار هستند و تقریباً یک دهه روی استارت آپهای (شرکتهای نوپای) مختلف کار کردهاند، که یکی از آنها را در سال 2012 به Groupon فروختند.
Doug و Eric در سال 2016 از طریق آشنایی با اتریوم وارد دنیای رمز ارزی شدند. آنها شیفته ی مشوقهای اقتصادی شده بودند که با استفاده از توکنها میتوانید ایجاد کنید و درواقع نقش بسیار مهمی در رشد و توسعه ی توکن غیرقابل مبادله ی اتریوم ایفا کرده، استانداردی که امروزه برای NFTها استفاده میشود. Doug و Eric به این نتیجه میرسند که اتریوم یک پلتفرم ویدیویی غیرمتمرکز را از دست داده است. حال، با توجه به علاقهای که به فناوریهای ویدیویی و تجربه شان در مهندسی زیرساخت دارند، تصمیم گرفتند آن را امتحان کنند.
بیانیه ی مأموریت Livepeer از همان ابتدا، ساختن زیرساخت ویدیویی باز در جهان بوده است. اکنون، درحالیکه این هدف بسیار وسیع است، شایان ذکر است که Livepeer به نظر میرسد بیشتر آمادگی استفاده از مواردی را داشته باشد که به استارت آپها و روزنامه نگاران مربوط است تا افراد معمولی. Doug در یکی از مصاحبه های اخیر خود، اظهار داشت که تمرکز روی استارت آپها ناشی از این واقعیت است که او و Eric در سرمایه گذاریهای قبلی خود، درد ناشی از هزینه های زیاد پخش ویدیو را حس کردهاند. با وجود این هزینه ی زیاد در اصل برای هر استارت آپی غیرممکن است که با غولهای ویدیویی موجود مانند یوتیوب و Twitch رقابت کند و این قضیه طبیعتاً یک معضل بوجود میآورد.
علاوه بر این، Doug به روزنامه نگاری هم علاقه مند است و امیدوار است که از Livepeer برای ایجاد جریانهای زندهی نامحسوس از چیزی که درواقع در طی دورههای بحران در سرتاسر دنیا در حال وقوع است، استفاده شود. برای اینکه این موارد کاربردی و سایر موارد امکانپذیر شود، Livepeer طراحی شده که از عهده ی پرهزینه ترین مرحلهی روند پخش ویدیو برمیآید. این مرحله را کدگذاری مینامند و شامل فرمت بندی محتوای ویدیو است به طوری که بتوان آن را روی چندین دستگاه مختلف در چندین شبکه ی متفاوت پخش کرد.
بحث فوق به این معنی است که Livepeer یک اپلیکیشن یا برنامهی کاربردی نیست، بلکه یک پروتکل بر بستر اتریوم است که به عنوان بک اِند[1] برای هر اپلیکیشنی که انتظار میرود از فناوری Livepeer به عنوان بک اند خود استفاده کند عمل میکند.
توجه به این مسئله مهم است که Livepeer یک شبکهی توزیع محتوا نیز نیست. به بیان دیگر، در واقع جریانهای ویدیویی را برای بینندگان پخش نمیکند، فقط کار سنگین کدگذاری جریانهای ویدیویی ورودی را انجام میدهد.
پروتکل Livepeer یک پروتکل کاملاً منبع باز[1] محصول شرکت Livepeer است. این شرکت یک شرکت نرم افزاری انتفاعی مستقر در نیویورک است و توسط Doug و Eric تأسیس شده است.
علاوه بر این، شرکت Livepeer پلتفرم پولی خود را دارد که از پروتکل Livepeer استفاده میکند و سرویسهای ذخیره سازی ویدیو و توزیع محتوای ویدیویی را ارائه میدهد.
این، مدلِ سود Livepeer است و با اکثر پروژههای ارزهای رمزنگاریشده که به مقادیر زیادی بودجه ی VC متکی هستند و به کُندی تخصیص توکنهای خود را برای تأمین هزینهی عملیاتشان میفروشند، کاملاً در تضاد است. اگرچه Livepeer از زمان راه اندازی اش در سال 2017، حدود 11 میلیون دلار را از تعدادی سرمایه گذار و پشتیبان خصوصی دریافت کرده است، تقریباً تمامی عرضه یا تأمین LPT در دست سرمایه گذاران خرده فروشی قرار دارد. حتی اگر بعداً ICO بیشتری در مورد آن وجود نداشته باشد. شبکهی اصلی Livepeer در آوریل سال 2018 راه اندازی شد و پس از آن این پروژه با تعدادی از پروژههای رمزنگاری معتبر مانند فایلکوین Filecoin (FIL) همکاری کرده که برای ذخیره سازی محتوای ویدیویی که توسط Livepeer تولید شده میتوان مورد استفاده قرار داد.
راه اندازی شبکه ی Livepeer
پس از 18 ماه تحقیق، طراحی، توسعه و آزمایش هیجان داریم که امروز راهاندازی یک نسخهی آلفا از شبکهی Livepeer در شبکهی اصلی اتریوم است. بیشتر بدانید و مشارکت داشته باشید! Livepeer یک پلتفرم زیرساخت پخش ویدیوی غیرمتمرکز است. هر پخش کننده یا توسعه دهنده که بخواهد ویدیو پخش کند میتواند آن را به شبکه ی Livepeer ارسال کند و این شبکه به کار کدگذاری و توزیع خواهد پرداخت بهطوری که آن ویدیو برای کاربران در تمامی انواع مختلف دستگاهها و سرعتهای مختلف اتصال قابل دسترس باشد.
شبکهی Livepeer چگونه کار میکند؟
Livepeer دقیقاً چگونه کار میکند؟ دو بازیکن اصلی در پروتکل Livepeer وجود دارد: ارکستر یا سازمان دهنده و نماینده.
ارکسترها برای اینکه سرویسهای کدگذاری را برای جریانهای ویدیویی ورودی فراهم میکنند، قدرت و توان محاسباتی خود را به پروتکل میدهند. نکتهی جالب توجه این است افرادی که جریانهای خود را به سمت ارکستر یا سازمان دهندهها ارسال میکنند، برای خدمات و سرویسهای کدگذاری خود در ETH و سکه های ثابت مانند DAI را پرداخت میکنند تا توکن LPI. برای اطمینان از اینکه افرادی که بابت سرویسهای کدگذاری هزینه پرداخت میکنند زیر هزینه های گس[1] (gas) اتریوم غرق نمیشوند، Livepeer از پرداختهای خُرد یا میکروپرداخت های احتمالی استفاده میکند که با همکاری Algorand و مؤسس Silvio Micali، بنیان گذاری شده است.
Silvio Micali، مؤسس Algorand
بدون اینکه بخواهیم زیاد فنی صحبت کنیم، میکروپرداختهای احتمالی، مانند ترکیبی از کانال پرداخت و اثباتهای دانش صفر (یا اثبات هیچ آگاهی) هستند که امکان ارسال معاملات و تراکنشهای گروهی را بین طرفین فراهم میکنند.
حال، درحالیکه همه میتوانند در Livepeer به عنوان یک ارکستر یا سازمان دهنده مشارکت داشته باشند، تیم Livepeer در خصوص بردن ماینرهای رمز ارزی اثبات کار[1] (PoW) به روی کشتی، هواپیما یا سایر وسایل نقلیه، مصمّم بوده است. علت این امر این است که استخراج یا ماینینگ رمز ارز با الگوریتم اثبات کار (PoW) با استفاده از کارتهای قدرتمند GPU انجام میشود که از آن برای حل معادلات پیچیدهای استفاده میشود که برای پردازش معاملات و کسب رمز ارزهایی مانند BTC و ETH موردنیاز است. قسمت ویدیویی واقعی آن GPUها هرگز در الگوریتم اثبات کار (PoW) استفاده نمیشود و این بدین معناست که هرکسی که با یک GPU به استخراج ارزهای رمزنگاری یا دیجیتال میپردازد، با ارائهی سرویسهای کدگذاری حین استخراج رمزنگاری، میتواند سود آنها را افزایش دهد. به این مورد، استخراج (ماینینگ) دوگانه یا دوبل گفته میشود، زیرا ارکسترها توکنهای LPT را از تورم کسب میکنند، علاوه بر این، ETH و سکههای ثابت را از افرادی بدست میآورند که بابت سرویسها و خدمات کدگذاری شان، هزینه پرداخت میکنند
برای تضمین این مسئله که ارکستر یا سازمان دهنده ها کار خود را به درستی انجام میدهند، باید برای تأمین خدمات و سرویس های کدگذاری، توکنهای LPT را تقویت کنند. اگر نتوانند یک پخش ویدیویی را به درستی کدگذاری کنند یا اینکه به طور مخرب عمل کنند، بخشی از سهامشان از بین میرود. اگر برایتان عجیب است که پروتکل Livepeer چگونه میتواند بفهمد که اکسترها خارج از زنجیره چه میکنند، پاسخ، یک فناوری رمزنگاری تخصصی به اسم Truebit است که از حوزه ی این پست خارج است.
نمایندگان با قرار دادن LPT روی ارکسترها (سازمان دهنده ها) با یک سابقه مسیر خوب، یک لایه امنیتی اضافی در پروتکل Livepeer ایجاد میکنند. نکتهی جالب این است که سابقه ی مسیر ارکسترها (سازمان دهنده ها) را میتوان به آسانی با استفاده از جستجوگر یا اکسپلورر Livepeer تأیید کرد. جستجوگر Livepeer همچنین جایی است که شما LPT را تخصیص دهید و این امر به یک کیف پول سه بعدی مانند Metamask نیاز دارد.
اکثر قصد تخصیص LPT را دارید، فقط توجه کنید که یک دورهی حبس 7 روزه برای آن توکنها وجود دارد. در سمت خوب قضیه، هیچ سهم حداقلی وجود ندارد.
حال نمایندگان در قبال تخصیص LPT خود به ارکسترها، تخفیفی از هزینههای کدگذاری و پاداش تورمی خود را دریافت میکنند. توجه داشته باشید که هر ارکستر حق کمیسیون تخصیص خودش را دریافت میکند.
درحال حاضر، 100 ارکستر و حدود 2700 نماینده وجود دارد که 53 درصد از کل LPT در گردش (در دسترس عموم) را تشکیل میدهند. مهمتر از همه اینکه محاسبات من نشان میدهد که کدگذاری ویدیویی که از ارکسترهای Livepeer استفاده میکنند نسبت به سرویس های کدگذاری ویدیویی متمرکز، میتوانند 10 برابر کمتر از هزینه داشته باشند. حال، من مطمئن هستم که همه ی شما بسیار مشتاق هستید چیزی که باید در مورد اقتصاد توکنی یا توکنومیک[1] LPT بگویم را بشنوید.
LPT ICO و توکونومیک
LPT یک توکن ERC20 است که برای شرط بندی بوسیله ی ارکسترها و نمایندگان روی Livepeer استفاده میشود. علاوه بر این، برای کنترل و مدیریت پروتکل Livepeer استفاده میشود و رأی گیری LPT از طریق جستجوگر Livepeer انجام میشود.
حقیقت جالب این است که یکی از گره های ارکستر به جامعهی Livepeer تعلق دارد و پاداشهایی که تولید میکند برای تأمین هزینهی پروژه هایی استفاده میشود که انجمن یا جامعه ی Livepeer به آن رأی میدهند. LPT یک عرضه ی اولیه ی 10 میلیونی داشت. از این مقدار تأمین یا عرضه ی اولیه، بیش از 10 درصد به تیم Livepeer و مؤسسین آن اختصاص یافت و فقط 5 درصد به عنوان ذخیره ی مالی پروژه حفظ شد. 19 درصد در دو فروش توکن در سال 2017، به سرمایه گذاران خصوصی فروخته شد که درمجموع کمتر از چهار میلیون دلار گردآوری کرد. میزان LPT که در طی این فروش فروخته شد، در اولین فروش 94 سنت و برای فروش دوم، حدودا سه دلار بود.
توکنهای LPT که به تیم، بنیانگذاران و شرکت کنندگان در فروش خصوصی تخصیص داده شد، همگی برنامههای واگذاری طولانی داشتند که طولانیترین آنها به نظر میرسد ماه گذشته به پایان رسیده باشد.
حال، به جای یک ICO، Livepeer شست و سه درصد از میزان عرضهی اولیه ی LPT را در تمام کیف پولهای اتریوم که حداقل 1/0 ETH را کمی قبل از راهاندازی شبکه ی اصلی نگه داشته اند، توزیع (ایردراپ) کرد. درنتیجه تقریباً 4/2 LPT در بیش از 2.6 میلیون کیف پول به دو افت کرد.
فرایند مطالبه یا ادعای این توکنها بسیار دقیق بوده است، سه ماههی اول بعد از راهاندازی شبکهی اصلی Livepeer، شما فقط توانستید ادعا کنید که LPT باعث ایردراپ یا توزیع عرضهی شما شده است. با این حال، پس از آن پنجرهی سه ماهه، خالی شدن تدریجی LPT از هر کیف پول اتریوم دیگری که هنوز LPT خود را مطالبه یا ادعا نکردهاند، امکانپذیر میشود. این مورد در اکتبر سال 2018 متوقف شد.
این فرایند نسبتاً غیرعادی به دو علت ایجاد شد. اول اینکه Livepeer میخواست اطمینان حاصل کند که اکثر توکنهای LPT به دست کاربران فعال اتریوم رسیده است.
دوم، تورم سالانهی LPT به این مسائل بستگی دارد که چه مقدار از LPT کل عرضهای است که سهامگذاری شده و اینکه اگر مقدار قابل توجهی LPT در کیف پولها بدون مطالبه یا ادعا بماند، ممکن است تورم بالایی را بوجود بیاورد.
اگر اشتباه نکنم، این سناریوی تورم بالا ظاهراً با توجه به این مسئله رخ داده که درحال حاضر کل LPT یعنی 23.7 میلیون، تقریباً 2.5 برابر بیشتر از عرضه ی اولیه ی آن است.
خوشبختانه، نرخ سالیانهی تورم LPT در حال حاضر فقط 7.3 درصد است و احتمالاً در هفته های آتی به صفر افت خواهد کرد.
علت این است که تورم LPT بسته به میزان سهام عرضهی کلی LPT، روزانه، کسری از درصد افزایش یا کاهش پیدا میکند. اگر بیشتر از 50 درصد باشد تورم افت پیدا مییابد، اگر کمتر باشد، تورم بالا میرود.
100 درصد عرضه یا تأمین LPT در گردش است و این عرضه ظاهراً توزیع بسیار عادلانهای داشته است.
تجزیه وتحلیل قیمت LPT
آن کیف پول بزرگی که در Etherscan میبینید درواقع قرارداد هوشمند سهامگذاری است. علیرغم توکنومیکهای عظیم LPT، کارایی قیمت آن بسیار ضعیف است. LPT از آغاز سال، فقط 5 برابر افزایش یافته است که به طور قابل توجهی کمتر از اکثر ارزهای دیجیتال یا رمزنگاری شده است.
این مسئله به این دلیل است:
اولاً، از آنجایی که LPT در میلیونها دارنده ی اتریوم توزیع شده بود، هر کسی که آن LPT را ادعا کرده و هرگز نگران فروش آن در یک صرافی نیست احتمالاً اکنون که رمزنگاری مجدداً سوژه ی خبرها شده، چنین کاری را انجام میدهد. مدرکی که برای این گفته دارم کاهش تدریجی دارندگان LPT برجسته در Etherscan است هرچند تصدیق خواهم کرد که این شاخص فقط دو هفته ی اخیر فعالیت کیف پول را دنبال میکند.
دلیل دوم این مسئله که چرا LPT ممکن است چنین عملکرد ضعیفی داشته باشد، به دلیل اول مربوط میشود و آن هم فقدان پشتیبانی بورس است. تا همین اواخر، Gemini و Bithumb تنها صرافیهای معتبری بودند که میتوانستید LPT را در آنها بیابید و حجم معاملات آن در آن صرافیها بسیار محدود بود و این محدودیت همچنان ادامه دارد.
OKEx آوریل امسال، LPT را ثبت کرد و ماه مه بود که بایننس توکن LPT را وارد کرد. البته این بدین معناست که توکن LPT در دسترس اکثر سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال معمولی قرار دارد.
متأسفانه، فهرست LPT بایننس روی قیمت آن بدون تأثیر بوده یا تأثیر چندانی نداشته است. اما با توجه به اینکه بازار ارزهای دیجیتال در آن زمان درحال سقوط بود، این مسئله دور از انتظار نبود.
راه اندازی تراست گری اسکیل Livepeer در ماه مارس، قطعاً آن را رونق بخشید و امکان دارد که سرمایه گذاری مداوم با استفاده از این تراست، بخش بزرگی از علت این مسئله باشد که چرا قیمت فعلی خود را حفظ کرده است.
حال، سومین و بارزترین دلیل برای این مسئله که چرا قیمت LPT از دست رفته، فقدان موارد کاربردی برای توکن LPT است. همانطور که قبلاً اشاره کردم، LPT برای پرداخت هزینه ی سرویسهای کدگذاری در پروتکل Livepeer استفاده نمیشود. تنها محرک تقاضای آن ناشی از ارکسترها و نمایندگانی است که میخواهند روی LPT سهام گذاری کنند یا به آن نیاز دارند.
این مورد برخلاف اکثر پروژه های ارزهای رمزی است که شما را ملزم میکند هزینه ی استفاده از توکن یا داخلی شان را بپردازید. این نوع تقاضای کاربرد به این علت است که ETH ارزش بسیار زیادی دارد، از آن برای گس در اتریوم استفاده نمیشود.
از نظر تئوری، تقاضا برای پروتکل Livepeer باید به سازمان دهنده (ارکستر) و نمایندگان بیشتری انگیزه ی ملحق شدن به شبکه برای بدست آوردن هزینه های کدگذاری را بدهد.
به همان اندازه که Livepeer سعی کرده آمار استفادهاش در جستجوگر Livepeer را بالا ببرد، واضح است که این تقاضا به نظر میآید گم شده باشد. بااین حال، شما میتوانید به وضوح ببینید که روند کلی این معیارها مطمئناً در مسیر درست درحال حرکت است.
اگر این روند تداوم داشته باشد، میتوانم ببینم LPT 10 برابر قیمت فعلیاش رشد میکند و این مسئله به این دلیل است که سرپوش کوچکی در بازار دارد و هیچ نهنگی منتظر خالی کردن LPT خود نیست.
طرح و نقشه ی Livepeer
در مورد چیزی که بعدا برای بنیانگذار Livepeer، یعنی Doug Petkanics پیش میآید، یک نقشه برای سال 2021 و پس از آن در یک پست وبلاگ جدید توضیح داده شده است.
به طور طبیعی، اصلیترین کار شرکت Livepeer، تحریک و افزایش تقاضا برای پروتکل Livepeer از طریق سرویسهای پلتفرم پولیشان است.
از نظر فناوری، شرکت Livepeer میخواهد نرمافزار تشخیص محتوای جریان را برای گره های سازمان دهنده یا ارکستر معرفی کند. مخصوصاً اینکه میخواهد یک برنامه ی هوش مصنوعی یا AI را توسعه دهد که انواع خاص محتوا مانند محتوا و مطالب بزرگسالان و محتوای دارای حق کپی رایت را در جریانهایی تشخیص دهد که پروتکل Livepeer آنها را کدگذاری میکند.
حال، این مسئله کمی نگران کننده است، چرا که این نوع فناوری میتواند به طور بالقوه برای سانسور جریانهای ویدیویی ناخواسته مورد استفاده قرار بگیرد البته اگر در دسترس افراد ناخواسته قرار بگیرد.
خوشبختانه به نظر میرسد که گره های ارکستر یا سازمان دهنده تعهدی به اجرای این نوع نرم افزار نداشته باشند و Doug به چندین مورد اشاره کرده است که چیزی در سطح پروتکل نمیتواند سانسور شود.
این مسئله به اپلیکیشنهایی که آن جریانهای کدگذار را توزیع میکنند میفهماند که آیا باید بر اساس نوع محتوایی که گره های ارکستر آنها را به عنوان یک شیء طبقه بندی میکنند، سانسور شوند یا خیر.
یکی دیگر از مراحل مهم و عطف فناوری در تایم لاین (گاه شمار) Livepeer، افزودن یک شبکه ی تحویل محتوای همتا به همتا برای پروتکل آن است که جریانهای ویدیویی Livepeer را کاملاً غیرمتمرکز میسازد.
علاوه بر این، Livepeer میخواهد به یک بلاکچین لایه 2 که در اتریوم ساخته شده مهاجرت کند. که علت آن هزینه های بسیار زیاد گس اتریوم است و تصمیم دارد پروتکل خود را روی سایر بلاک چینهای قرارداد هوشمند راه اندازی کند.
نهایتاً، Livepeer میخواد کاملاً غیرمتمرکز شود و در شرف دستیابی به این هدف است. حال، مشکل در اینجا این است که فرایند مدیریت Livepeer در حال حاضر کمی ضعیف است این توصیف کمی ملایمتر از حالت واقعی است.
برای شروع، باید 100 LPT را در فهرست یک پیشنهاد یا پروپوزال بهبود Livepeer یا LIP کنار بگذارید و تمام آن LPTها سوزانده شوند. این مبلغ با قیمتهای تخفیفی امروز، تقریباً 2500 دلار است.
برای یک طرح LIP به بیش از 33 of از LPT Aal در گردش باید موافق یا مخالف پیشنهاد سهامگذاری باشد و حداقل 50 درصد از LPT به آن رأی مثبت دهد.
این یک آستانه ی رأی گیری بسیار بالاست که به اندازه ی پروژه بستگی دارد. علاوه بر این، به این معنی نمیباشد که بیشتر LPT در گردش (در دسترس عموم)، ظاهراً هنوز در صدها هزار، شاید حتی میلیونها کیف پول، بدون ادعا مانده باشد.
درحالیکه خوب است ببینیم که تیم Livepeer به دنبال حل این مسائل است، این امکان هم هست که Livepeer قبل از تکمیل تمامی این ارتقاها در رقابتش تسلیم شود.
Livepeer در مقابل تتا (Theta)
همانطور که برخی از شماها میدانید که Livepeer تنها پروژهی ارز دیجیتال جریان پخش ویدیوی غیرمتمرکز در بازار است. رهبر فعلی در این مکان، تتا (Theta) است که درواقع یکی از بهترین انتخابهای رمزنگاری بنده در سال 2021 بوده است.
حال اگر بخواهم هر دو پروژه را با استفاده از یک جملهی واحد مقایسه کنم، تتا (Theta) دراصل هرچیزی است که Livepper دارد تلاش میکند به آن تبدیل شود.
هرچند Livepeer به تازگی شروع به توسعه در شبکه ی تحویل محتوای همتا به همتای خود کرده است، تتا قبلاً شبکهای با همین توصیف را به اسم Theta Edge Cast راه اندازی کرده است.
تتا حتی اخیراً کدگذاری ویدیویی را در Theta Edge Cast معرفی کرد که تنها ایده اش نبوده است. و این محصول او را در رقابت مستقیم با گزارهی ارزش اصلی Livepeer قرار میدهد.
علاوه بر این، تتا با شرکتهای بزرگ حوزهی فناوری مانند گوگل و سامسونگ نیز ارتباط نزدیک برقرار کرده است، درحالیکه Livepeer با ریشههای خود در جامعه ی ارزهای دیجیتالی، صادق و نسبت به آن وفادار مانده است.
درنتیجه، بلاک چین محلی تتا کاملاً متمرکز است و اکثر 15 گرهی اعتبارسنج آن، بوسیلهی شرکتهای بزرگ یا به اصطلاح غول حوزهی فناوری (تکنولوژی) که با وی همکاری میکنند اجرا و اداره میشود.
درمقابل، مجموعه ارکسترها یا سازماندهندههای بزرگ Livepeer به یک بلاک چین اتریوم حتی غیرمتمرکزتر متصل میشوند.
هنگامی که بحث اقتصاد توکنی میشود، تتا و Livepeer از این نظر مشابه هستند که عرضهی توکن هر دوی آنها در گردش و در دسترس عموم است و اکثر آن توکنها در دست جوامع آنها میباشد.
تفاوت تتا در این واقعیت است که از یک توکن دوم به اسم TFUEL برخوردار است که برای پرداخت هزینهی تمامی معاملات در شبکهی تتا مورد استفاده قرار میگیرد.
رشد بی وقفهی تتا هر دو توکن آن را جزء 100 توکن برتر قرار داده است، اما همانطور که قبلاً چند بار اشاره کردم، به نظر من هم THETA و هم TFUEL بیشتر رشد خود را در طی این بازار گاوی (bull market)[1] مشاهده کرده اند.
هرچند Livepeer به مراتب کوچکتر از Theta است، به این معنی نیز هست که به عنوان یک پروژه و یک ارز دیجیتالی (رمزی) فضای بیشتری برای رشد دارد.
تقریباً شش صرافی معتبر وجود دارد که تاکنون LPT را ذکر نکرده اند و من احساس میکنم که در هفتههای آینده، شاهد تعداد بسیار بیشتری خبر فهرست بندی خواهیم بود.
Livepeer با خوش شانسی فقط ممکن است شتاب لازم را کسب کند که بتواند برای رسیدن به اوج ارزهای رمزی ویدیویی غیرمتمرکز تلاش کند. اگر دوست دارید در مورد تتا بیشتر بدانید، میتوانید پست بنده که در آن مورد است را مطالعه کنید.
نتیجه گیری
از دیدگاه من، Livepeer کاملاً مجاز است. هر دوی مؤسسین آن ظاهراً در مورد ارزش ارزهای رمزی مشتاق هستند و به طور خستگی ناپذیر سعی کرده اند دیدگاهشان در مورد یک زیرساخت پخش ویدیوی غیرمتمرکز را به واقعیت تبدیل کنند.
به نظر من این قضیه که Livepeer با مقدار کمی بودجه به چنین موقعیتی رسیده است واقعا تأثیرگذار است. محصولی با عملکردی مناسب و با میزان مشارکت مناسب و دارای ابر در فضای رمزنگاری و این پروژه مدت زیادی نیست که شروع به کار کرده است.
وقتی نقاط عطف، مراحل مهم و نقشه های Livepeer را مرور میکنیم، پی میبرم که آنها از زمانی که پروژه را در سال 2017 شروع کردند به این طرح پایبند بودند. این قضیه وعده های آینده ی Livepeer را بسیار معتبرتر میکند و واضح است که بازیکنان بزرگ پتانسیل این پروتکل را میبینند.
همانطور که عملکرد قیمت LPT سوال برانگیز بوده، پتانسیل صعودی بدیهی است. اگر شما بخواهید از من بپرسید که آیا Livepeer از بازار خرسی بعدی جان سالم به در خواهد برد، بااین حال، این مسئله بسیار بعید است. Livepeer با رقابتی جدی روبرو است و حتی اگر با نزدیک ماندن در جامعه ی اتریوم بتواند زنده بماند، تقریباً به اندازه ی رقبای خود پیشرفت نکرده است.
محصولات تتا قبل از اینکه بتوانم به شما بگویم که پروژههای کمی وجود دارد که به آن سطح تکامل برسند، تست شده اند. حتی در انواع دیگر ارزهای رمزی نیز همین است. کاملاً ممکن است که تتا توسط غولهای فناوری همکار استفاده شود تا سرویسهای توزیع و کدگذاری محتوای ویدیویی کارآمدتری تحویل داده شود اما این موضوع برای زمان دیگری مناسب است. به علاوه، این واقعیت را که Livepeer اگر بخواهد با تتا همراهی کند واقعاً باید بازی خود را تقویت کند تغییر نمیدهد.
منبع: Medium
[1] بازاری که در آن قیمت سهام در حال رشد است و باعث میشود افراد ترغیب به خرید شوند.
[2] Tokenomics
[3] Proof of Work
[4] open source
[5] Back end: به بخشی از سایت یا اپلیکیشن گفته می شود که کاربر عادی قادر به مشاهده آن نمی باشد. برخلاف فرانت اند که کاملا با کاربران در ارتباط است، در بک اند کاربران قادر به مشاهده ی کد ها و سایر اتفاقات پشت پرده نبوده و به آن ها دسترسی نخواهند داشت.
[6] Gas به عنوان یک “واحد اندازهگیری در زمان استفاده از اتریوم” تعریف میشود. این تعریفی جامع از آن میباشد. اما به زبان سادهتر، Gas، هزینه یا کارمزد استفاده از شبکه اتریوم است.
[7] Grayscale’s Trust
[8] Ethereum
[9] Bitcoin
[10] Token