با گذشت زمان، نحوۀ کار کردن برای همه افراد، دستخوش تغییرات زیادی میشود. این روزها قراردادهای سنتی «کار کن تا بازنشسته شوی» میان کارفرما و کارمندان جای خود را به قراردادهای کوتاهمدتی داده است که دائماً هم در حال تغییر هستند. واسطههای کاری که معمولاً هزینه بالایی هم دارند، حذف میشوند و از نرمافزارهای مختلف بهجای آنها استفاده میشود. همچنین نقدینگی با استفاده از الگوریتمها، کنترل میشوند و سلسهمراتب قدیمی با بهرهگیری از شبکههای غیرمتمرکز از بین میروند. شرکتهای بزرگ، ارزش استعدادهایی که جذب کردهاند را میدانند. افرادی که ایدههای جدید ارائه میدهند، افرادی که محصولات جدید را طراحی میکنند و میسازند، فرآیندهای آن را مدیریت میکنند و … با این حال بهندرت پیش میآید که شرکتها به استعدادهای خود اجازه کنترل کار یا نحوه پاداش دادن را بدهند. به عبارتی دیگر، شرکتها به دنبال ایجاد ارزش جدید هستند اما آن را به شکل مساوی میان سازندگان تقسیم نمیکنند؛ زمانی که شرایط خوب باشد، سهامداران سودهای بهدستآمده را تقسیم میکنند؛ اما زمانیکه اوضاع شرکت خوب نباشد، کارمندان هستند که متوجه زیان آن میشوند. این شرایط را ما مدتها است که پذیرفتهایم، به این خاطر که هیچکدام از ما قدرت این را نداشتهایم که شرایط بهتری را درخواست کنیم.
با شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان و روشن شدن این مسئله که دورکاری، به شکلهای متنوع و در مقیاس بزرگ قابل انجام است، کارکنان شرکتها کمکم از قراردادهای کاری سنتی فاصله گرفتند. هرکدام از این کارکنان، به یک رأس از شبکه بزرگ فریلنسرها (Freelancers) تبدیل شدند. اگرچه این روند به شکل واضحی در سال ۲۰۲۰ در حال انجام بوده است، اما با شیوع ویروس کرونا شتاب بیشتری هم به خود گرفته است؛ پدیدۀ جهانی که آن را «استعفای بزرگ» (The Great Resignation) نامیدهاند. طبق آمار، ۳۶% از نیروهای کاری در آمریکا را فریلنسرها تشکیل میدهند. این میزان نسبت به سال گذشته با ۲۸% افزایش همراه بوده است که میزان قابلتوجهی بهحساب میآید.
سیستمهای متمرکز قدیمی، دیگر جوابگوی نیازها نیستند و نمیتوانند با رشد سریع بازار جهانی، همراه شوند. این سیستمها در مقابل سانسور مقاومت ندارند و از شفافیت و اعتماد لازم، برخوردار نیستند. از طرفی پروژههای بلاکچینی مانند بیتکوین، اتریوم و کامپاند، ثابت کردند که استفاده از شبکههای غیرمتمرکز چقدر میتواند سودمند باشد؛ شبکهای که در آن مشارکتکنندگان میتوانند با کمک هم، آن را اداره کنند، خدمات مورد نیاز را فراهم کنند و هزینههای لازم را پرداخت کنند، بدون آنکه به یک واحد کنترل کننده مرکزی، نیازداشته باشند. این شناخت میتواند زمینهای برای ساخت برنامههای غیرمتمرکزی شود که بر جنبههای مختلف زندگی، از جمله نحوۀ کار کردن ما، تأثیرگذار خواهد بود.
«برِین تراست» (Brain Trust) یک شبکه استعداد غیرمتمرکز (Decentralized Talent Network) است که یک جایگزین برای بازار کار فرسوده و متلاشی شدۀ حاضر است. برین تراست یک بازار کار مبتنی بر الگوریتم را ارائه میدهد که توسط مشارکتکنندگان آن اداره میشود؛ این شبکه بر روی بلاکچین اتریوم راهاندازی شده است و توکن بومی آن «BTRST» نام دارد. استفاده از فناوری بلاکچین برای موفقیت این پروژه که قصد دارد یک شبکه غیرمتمرکز را ایجاد کند، کاملاً ضروری است؛ چرا که بلاکچین، امکان ذخیرهسازی دادهها روی شبکه را بهگونهای فراهم میکند که در طول زمان قابلتغییر نباشند و از طرفی همه افراد، بدون تعریف اختیار خاص، بتوانند به آن دسترسی داشته باشند. برین تراست این توانایی را دارد که مالکیت و کنترل شبکه را میان تمامی اعضایی تقسیم کند که در رشد شبکه مؤثر هستند. شبکه برین تراست این کار را از طریق «موتور ارجاع» (Referral Engine) خود پیادهسازی میکند. هر کس در هرجایی از دنیا میتواند یک حساب مخصوص که «Connector Account» نامیده میشود را ایجاد کند و یک لینک دعوت منحصربهفرد را دریافت کند و آن را با فریلنسریان یا کارفرمایان به اشتراک بگذارد. اگر افراد جدید از طریق این لینک دعوت وارد شبکه شوند و فعالیت خود را آغاز کنند، پاداشی بهصورت خودکار و به شکل توکنهای بومی شبکه به دعوتکننده تعلق میگیرد.
در حال حاضر در شبکههای استعداد قدیمیتر، تعداد زیادی از فریلنسرها وجود دارند که سعی دارند قیمتهای پایینتری را نسبت به بقیه پیشنهاد دهند؛ آنها تصور میکنند تنها با قیمتهای پایین یا دریافت امتیاز از سوی کارفرماها، میتوانند بیشتر از بقیه مورد توجه قرار بگیرند. «آدام جکسون» (Adam Jackson) بنیانگذار برین تراست که خودش هم بهعنوان فریلنسر کار کرده است در اینباره گفته است: «زمانی که بهعنوان فریلنسر کار میکردم با خودم میگفتم که من در کالیفرنیا زندگی میکنم، پس باید ساعتی ۲۵ دلار درآمد داشته باشم؛ اما همان کار را یک فریلنسر در بنگلور (شهری در هند) تنها با ۵ دلار انجام میداد. البته این برای شرکتها هم مشکلاتی را بهوجود میآورد؛ چراکه تعداد این فریلنسرها بسیار زیاد بود و برای همه کارها، اعلام حضور میکردند و حتی مشخص نبود کدام آنها واقعی هستند».
در یک شبکه غیرمتمرکز، کاربران میتوانند بهصورت لحظهای ارزش واقعی بازار مربوط به دارییهای مختلف را دنبال کنند. برای مثال «یونیسواپ» را در نظر بگیرید؛ در این پلتفرم، ارزش داراییهای دیجیتالی که در آن لیست شده است به همراه میزان عرضه و تقاضای آنها برای عموم کاربران قابلمشاهده است. ازآنجاییکه تعداد قابلتوجهی از خریداران و فروشندگان در این پلتفرم فعالیت میکنند، قیمت عادلانه بازار بهراحتی حاصل میشود. بنابراین استفاده از شبکه غیرمتمرکز در برین تراست هم میتواند به شرکتها و فریلنسرها کمک کند تا با قیمتهای عادلانهتری به توافق برسند.
در حالیکه در بسیاری از شبکهها، کشف قیمت با توافق خریدار و فروشنده بر سر «قیمت» انجام میشود، کاربران برین تراست باید در سه عامل «قیمت»، «مهارت» و «موقعیت» به توافق برسند؛ قیمت ممکن است بهصورت ساعتی یا نرخ کل پروژه اعلام شود که نقش مهمی را در تعیین ارزش توافق نهایی، بازی میکند. برای مثال شرکت A مبلغ ۵۰ تا ۱۰۰ دلار را بهصورت ساعتی، برای یک برنامهنویس پیشنهاد میدهد که یک فریلنسر میتواند ضمن پیشنهاد مبلغ مورد نظر خود، درخواست خود را ارسال کند. در صورتی که قیمت تنها عامل برای انجام توافق باشد، کارفرما همیشه متقاضیای را انتخاب خواهد کرد که کمترین مبلغ را پیشنهاد داده است؛ بهاینترتیب عامل مهارت هم در نظر گرفته میشود تا از کیفیت انجام کار هم اطمینان حاصل شود. مهارت فریلنسر با استفاده از گستره تواناییها، میزان تجربه در انجام کارهای مشابه و میزان تسلط به زبان مورد نیاز، مشخص میشود. ازآنجاییکه کارهای فریلنس معمولاً بهصورت آنلاین انجام میشود میزان نزدیکی فریلنسر به شرکت مسئله مهمی نیست اما منطقه زمانی (Time Zone) باید به گونهای باشد که به طرفین قرارداد اجازه دهد تا بتوانند هماهنگیهای لازم را انجام دهند و میزان پیشرفت پروژه را با هم به اشتراک بگذارند.
در برین تراست لازم است تا فریلنسرها برای عضویت در شبکه، درخواست ارسال کنند. برین تراست میخواهد تا فریلنسرها مورد ارزیابی قرار بگیرند؛ این کار باعث میشود تا کارفرماها که در حال حاضر شرکتهای بزرگی مانند Goldman Sachs، Nike و Nestle را هم شامل میشود، با تعداد زیادی از درخواستهای با کیفیت پایین مواجه نشوند. شرکتهای بزرگ نیازی به انجام کارها با کیفیت پایین ندارند و حتی حاضر هستند برای انجام شدن کارها به بهترین نحو ممکن، مبالغ رقابت برانگیزی را پیشنهاد کنند.
در شبکه Brain Trust، کارفرما میتواند شغلهای مورد نیاز را که در آن پارامترهایی مانند مهارتهای لازم، مشخص شده است را بهعنوان «Asks» پست کند. این شغلها با فریلنسرهایی که در قسمت «Bids» پاسخ دادهاند و اعلام آمادگی کردهاند، مطابقت داده میشوند. در پلتفرم برین تراست به مشارکتکنندگان پاداشهایی بر مبنای میزان فعالیت آنها برای کمک به ساخت این شبکه و توسعه پروتکل آن، دریافت میکنند. برای رسیدن به این دو هدف، سرمایه مورد نیاز ساخت شبکه تا حد زیادی کاهش پیدا کرده است، هزینهها برای استعدادهای فریلنسر به صفر رسیده و هزینهها برای کارفرماها هم در بعضی مواقع تا ۷۰ درصد کاهش پیدا کرده است.
جمعبندی
برین تراست یک شبکه استعداد غیرمتمرکز است که بر روی شبکه اتریوم راهاندازی شده است. برین تراست معتقد است که راه بهتری برای فکر کردن در مورد کار وجود دارد؛ مدلی که با استفاده از آن، فریلنسرها و سازمانها هر دو به یک میزان بتوانند سود ببرند. مدل کسبوکار منحصربهفرد در برین تراست به فریلنسرها اجازه میدهد تا بتوانند به ۱۰۰% از درآمد خود دسترسی داشته باشند؛ این درحالی است که در شبکههای استعداد دیگر مانند «Upwork» قسمتی از این درآمد بهعنوان کمیسیون، کسر میشود. برین تراست در پلتفرم غیرمتمرکز خود، فریلنسرهای با تجربه را به برندهای شناختهشدهای مانند «Nestle»، «Porsche»، «Nike» و «Goldman Sachs» متصل میکند.
برای عضویت در این سایت میتوانید از لینک دعوت زیر استفاده کنید:
https://app.usebraintrust.com/r/farshid3/