اصطلاحات رایج در بازارهای مالی

اصطلاحات رایج بازارهای مالی

بازار گاوی (Bull Market)

دوره‌ای که در آن قیمت‌ها به طور مداوم در حال افزایش هستند. نشان‌دهنده خوش‌بینی و اعتماد سرمایه‌گذاران است.

بازار خرسی (Bear Market)

دوره‌ای که در آن قیمت‌ها به طور مداوم در حال کاهش هستند. نشان‌دهنده بدبینی و عدم اطمینان در بازار است.

نوسان (Volatility)

میزان تغییرات قیمت یک دارایی در طول زمان. نوسان بالا نشان‌دهنده ریسک بیشتر و فرصت‌های معاملاتی بیشتر است.

نقدینگی (Liquidity)

سهولت خرید یا فروش یک دارایی بدون تأثیر قابل توجه بر قیمت آن. بازارهای با نقدینگی بالا معمولاً کارآمدتر هستند.

تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis)

روش ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی با بررسی عوامل اقتصادی، مالی و دیگر عوامل کیفی و کمی.

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)

مطالعه الگوهای قیمت و حجم معاملات گذشته برای پیش‌بینی حرکات آینده قیمت.

حد سود (Take Profit)

سطح قیمتی که در آن معامله‌گر تصمیم می‌گیرد سود خود را برداشت کند و از معامله خارج شود.

حد ضرر (Stop Loss)

سطح قیمتی که در آن معامله‌گر تصمیم می‌گیرد برای جلوگیری از ضرر بیشتر، از معامله خارج شود.

پیپ (Pip)

کوچکترین واحد تغییر قیمت در بازار فارکس. معمولاً برابر با 0.0001 واحد ارزی است (به جز در مورد ین ژاپن که 0.01 است).

اسپرد (Spread)

تفاوت بین قیمت خرید و فروش یک جفت ارز. این تفاوت، هزینه معامله در بازار فارکس را نشان می‌دهد.

لوریج (Leverage)

استفاده از پول قرضی برای افزایش قدرت خرید. به معامله‌گران اجازه می‌دهد با سرمایه کمتر، معاملات بزرگتری انجام دهند.

مارجین (Margin)

مقدار پولی که باید در حساب معاملاتی نگه داشته شود تا بتوان پوزیشن‌های باز را حفظ کرد.

جفت ارز (Currency Pair)

دو ارز که با هم معامله می‌شوند. مثال: EUR/USD (یورو در برابر دلار آمریکا)

ارز پایه (Base Currency)

ارز اول در یک جفت ارز. در EUR/USD، یورو ارز پایه است.

ارز نقل (Quote Currency)

ارز دوم در یک جفت ارز. در EUR/USD، دلار آمریکا ارز نقل است.

پوزیشن لانگ (Long Position)

خرید یک ارز با انتظار افزایش قیمت آن. معامله‌گر از افزایش قیمت سود می‌برد.

پوزیشن شورت (Short Position)

فروش یک ارز با انتظار کاهش قیمت آن. معامله‌گر از کاهش قیمت سود می‌برد.

سوآپ (Swap)

هزینه یا سود ناشی از نگه داشتن یک پوزیشن باز در طول شب. این مقدار بر اساس تفاوت نرخ بهره بین دو ارز محاسبه می‌شود.

بلاکچین (Blockchain)

فناوری دفتر کل توزیع‌شده که اساس اکثر ارزهای دیجیتال است. یک سیستم ثبت اطلاعات که غیرمتمرکز، شفاف و غیرقابل تغییر است.

آلت‌کوین (Altcoin)

هر ارز دیجیتال به غیر از بیت‌کوین. مخفف "Alternative Coin" است.

کیف پول (Wallet)

نرم‌افزار یا سخت‌افزاری که برای ذخیره، ارسال و دریافت ارزهای دیجیتال استفاده می‌شود.

آدرس عمومی (Public Address)

شناسه منحصر به فرد که برای دریافت ارز دیجیتال استفاده می‌شود. مشابه شماره حساب بانکی است.

کلید خصوصی (Private Key)

کد محرمانه‌ای که برای دسترسی و مدیریت ارزهای دیجیتال در یک کیف پول استفاده می‌شود.

هاردفورک (Hard Fork)

تغییر اساسی در پروتکل یک بلاکچین که می‌تواند منجر به ایجاد یک ارز دیجیتال جدید شود.

سافت‌فورک (Soft Fork)

تغییر در پروتکل بلاکچین که با نسخه‌های قبلی سازگار است و معمولاً منجر به ایجاد ارز جدید نمی‌شود.

ICO (Initial Coin Offering)

روشی برای جمع‌آوری سرمایه در پروژه‌های ارز دیجیتال، مشابه عرضه اولیه سهام در بازار سهام.

توکن (Token)

نوعی از ارز دیجیتال که بر روی بلاکچین یک ارز دیجیتال دیگر (مانند اتریوم) ساخته می‌شود.

اسمارت کانترکت (Smart Contract)

قراردادهای خودکار و خودتنفیذی که بر روی بلاکچین اجرا می‌شوند و نیاز به واسطه را حذف می‌کنند.

هش ریت (Hash Rate)

سرعت محاسباتی یک دستگاه ماینر یا کل شبکه در حل معادلات ریاضی برای استخراج بلوک جدید. معمولاً با واحد هش بر ثانیه (H/s) اندازه‌گیری می‌شود.

الگوریتم اثبات کار (Proof of Work - PoW)

مکانیسمی که در آن ماینرها باید محاسبات پیچیده‌ای را انجام دهند تا بتوانند بلوک جدید را به بلاکچین اضافه کنند.

سختی شبکه (Network Difficulty)

میزان پیچیدگی معادلات ریاضی که باید برای استخراج یک بلوک حل شوند. با افزایش قدرت محاسباتی شبکه، سختی نیز افزایش می‌یابد.

پاداش بلوک (Block Reward)

مقدار ارز دیجیتالی که به ماینر برای استخراج موفق یک بلوک جدید پرداخت می‌شود.

استخر ماینینگ (Mining Pool)

گروهی از ماینرها که منابع محاسباتی خود را برای افزایش شانس استخراج بلوک و دریافت پاداش به اشتراک می‌گذارند.

ASIC (Application-Specific Integrated Circuit)

سخت‌افزار تخصصی طراحی شده برای ماینینگ ارزهای دیجیتال که کارایی بسیار بالاتری نسبت به CPU یا GPU دارد.

نیمه شدن (Halving)

رویدادی که در آن پاداش بلوک برای ماینرها نصف می‌شود. این اتفاق معمولاً هر چند سال یک بار برای کنترل تورم رخ می‌دهد.

نانس (Nonce)

عددی تصادفی که ماینرها برای حل معادله هش و ایجاد بلوک جدید استفاده می‌کنند.

مصرف برق (Power Consumption)

میزان انرژی الکتریکی مورد نیاز برای عملیات ماینینگ. یکی از فاکتورهای مهم در محاسبه سودآوری ماینینگ است.

ROI (Return on Investment)

نسبت سود به سرمایه‌گذاری در ماینینگ. محاسبه ROI شامل در نظر گرفتن هزینه‌های سخت‌افزار، برق و نگهداری در مقابل درآمد حاصل از ماینینگ است.

دیفای (DeFi - Decentralized Finance)

سیستم‌های مالی غیرمتمرکز که بر پایه بلاکچین ساخته شده‌اند و امکان انجام عملیات مالی بدون نیاز به واسطه‌های سنتی را فراهم می‌کنند.

استیکینگ (Staking)

فرآیند نگهداری و قفل کردن مقداری ارز دیجیتال برای حمایت از عملیات شبکه و دریافت پاداش. معمولاً در شبکه‌های مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام (PoS) استفاده می‌شود.

آربیتراژ (Arbitrage)

استراتژی معاملاتی که از تفاوت قیمت یک دارایی در بازارهای مختلف سود می‌برد. این روش هم در بازارهای سنتی و هم در بازار ارزهای دیجیتال کاربرد دارد.

فیوچرز (Futures)

قراردادهای مالی برای خرید یا فروش یک دارایی (از جمله ارزهای دیجیتال) در آینده با قیمت مشخص. این ابزار برای پوشش ریسک یا سفته‌بازی استفاده می‌شود.

لیکوئیدیتی ماینینگ (Liquidity Mining)

فرآیندی در دیفای که در آن کاربران با ارائه نقدینگی به استخرهای معاملاتی، توکن‌های پاداش دریافت می‌کنند.

گس فی (Gas Fee)

هزینه‌ای که برای انجام تراکنش در شبکه‌های بلاکچینی مانند اتریوم پرداخت می‌شود. این هزینه بر اساس پیچیدگی تراکنش و ترافیک شبکه متغیر است.

اوراکل (Oracle)

سیستم‌هایی که داده‌های دنیای واقعی را به بلاکچین و قراردادهای هوشمند منتقل می‌کنند، که برای اجرای صحیح این قراردادها ضروری هستند.

فلش لون (Flash Loan)

وام‌های بدون وثیقه در دیفای که در یک تراکنش واحد قرض گرفته و بازپرداخت می‌شوند. اغلب برای آربیتراژ یا بازسازی وام استفاده می‌شوند.

کراس-چین (Cross-Chain)

فناوری‌هایی که امکان تعامل و انتقال دارایی بین بلاکچین‌های مختلف را فراهم می‌کنند، مانند پل‌های بین زنجیره‌ای.

توکنومیکس (Tokenomics)

مطالعه اقتصاد توکن‌ها و ارزهای دیجیتال، شامل عرضه، توزیع، مکانیزم‌های سوزاندن و دیگر عوامل اقتصادی مؤثر بر ارزش و پایداری یک پروژه.

زنجیره جانبی (Sidechain)

بلاکچین ثانویه که به بلاکچین اصلی متصل است و امکان انتقال دارایی‌ها بین دو زنجیره را فراهم می‌کند. هدف آن افزایش مقیاس‌پذیری و کارایی است.

لایه 2 (Layer 2)

راه‌حل‌های مقیاس‌پذیری که بر روی بلاکچین اصلی (لایه 1) ساخته می‌شوند تا سرعت تراکنش‌ها را افزایش و هزینه‌ها را کاهش دهند.

اتمیک سواپ (Atomic Swap)

تکنولوژی که امکان تبادل مستقیم ارزهای دیجیتال بین دو طرف را بدون نیاز به واسطه فراهم می‌کند.

فارمینگ بازده (Yield Farming)

استراتژی سرمایه‌گذاری در دیفای که در آن کاربران از طریق قرض دادن یا استیک کردن دارایی‌های خود، پاداش دریافت می‌کنند.

گاورنانس توکن (Governance Token)

توکن‌هایی که به دارندگان آن‌ها حق رأی در تصمیم‌گیری‌های مربوط به پروتکل یا پروژه را می‌دهند.

اوردرافت (Overdraft)

در بازارهای مالی سنتی، امکان برداشت بیش از موجودی حساب. در دیفای، مفهوم مشابهی با وام‌های فلش وجود دارد.

پرایوت کی (Private Key)

کد رمزنگاری شده‌ای که برای دسترسی و کنترل دارایی‌های دیجیتال در یک کیف پول استفاده می‌شود. حفظ امنیت آن بسیار مهم است.

شیلینگ (Shilling)

تبلیغ اغراق‌آمیز و غیرواقعی یک ارز دیجیتال یا پروژه، معمولاً با هدف افزایش قیمت آن.

پامپ و دامپ (Pump and Dump)

استراتژی دستکاری بازار که در آن گروهی قیمت یک دارایی را به طور مصنوعی افزایش داده (پامپ) و سپس با فروش سریع، باعث سقوط قیمت (دامپ) می‌شوند.

اسلیپیج (Slippage)

تفاوت بین قیمت مورد انتظار یک معامله و قیمت واقعی اجرای آن. معمولاً در بازارهای با نوسان زیاد یا نقدینگی کم رخ می‌دهد.

شاردینگ (Sharding)

تکنیک مقیاس‌پذیری که در آن بلاکچین به زنجیره‌های کوچکتر (شاردها) تقسیم می‌شود تا پردازش تراکنش‌ها را سریع‌تر و کارآمدتر کند.

زیرو-ناولج پروف (Zero-Knowledge Proof)

روش رمزنگاری که به یک طرف اجازه می‌دهد صحت یک اطلاعات را بدون افشای خود آن اطلاعات اثبات کند. کاربرد مهمی در حفظ حریم خصوصی در بلاکچین دارد.

مرکل تری (Merkle Tree)

ساختار داده‌ای درختی که در بلاکچین برای ذخیره‌سازی کارآمد و تأیید سریع تراکنش‌ها استفاده می‌شود.

کوانتوم رزیستنس (Quantum Resistance)

طراحی سیستم‌های رمزنگاری که در برابر حملات احتمالی کامپیوترهای کوانتومی آینده مقاوم هستند.

استیت چنل (State Channel)

راه‌حل مقیاس‌پذیری لایه 2 که به کاربران اجازه می‌دهد تراکنش‌های متعددی را خارج از زنجیره اصلی انجام دهند و فقط نتیجه نهایی را در بلاکچین ثبت کنند.

پالسما (Plasma)

راه‌حل مقیاس‌پذیری که زنجیره‌های فرزند را ایجاد می‌کند تا تراکنش‌های خارج از زنجیره اصلی را پردازش کند، با حفظ امنیت توسط زنجیره اصلی.

دائو (DAO - Decentralized Autonomous Organization)

سازمانی که توسط قوانین کدگذاری شده در قراردادهای هوشمند اداره می‌شود و تصمیمات آن توسط اعضا به صورت دموکراتیک گرفته می‌شود.

اینترپلنتری فایل سیستم (IPFS - InterPlanetary File System)

پروتکل و شبکه همتا به همتا برای ذخیره‌سازی و اشتراک‌گذاری داده‌ها در یک سیستم فایل توزیع‌شده.

رینگ سیگنچر (Ring Signature)

نوعی امضای دیجیتال که در آن تراکنش می‌تواند توسط هر عضو یک گروه انجام شود، بدون مشخص شدن هویت دقیق فرستنده. در ارزهای حافظ حریم خصوصی استفاده می‌شود.

فدراتد سایدچین (Federated Sidechains)

نوعی زنجیره جانبی که توسط گروهی از نهادها (فدراسیون) کنترل می‌شود و می‌تواند برای افزایش مقیاس‌پذیری و عملکرد بلاکچین اصلی استفاده شود.

گرید تریدینگ (Grid Trading)

استراتژی معاملاتی که در آن معامله‌گر سفارش‌های خرید و فروش را در فواصل قیمتی منظم قرار می‌دهد تا از نوسانات بازار سود ببرد.

مارتینگل (Martingale)

استراتژی مدیریت سرمایه که در آن معامله‌گر پس از هر ضرر، حجم معامله را دو برابر می‌کند با این امید که اولین برد، تمام ضررها را جبران کند.

آنتی مارتینگل (Anti-Martingale)

برعکس استراتژی مارتینگل، در این روش معامله‌گر پس از هر برد، حجم معامله را افزایش و پس از هر ضرر، آن را کاهش می‌دهد.

اسکالپینگ الگوریتمی (Algorithmic Scalping)

استفاده از الگوریتم‌های پیشرفته برای انجام معاملات بسیار سریع و کوتاه‌مدت با هدف کسب سودهای کوچک اما مکرر.

آربیتراژ آماری (Statistical Arbitrage)

استراتژی معاملاتی که از مدل‌های آماری برای شناسایی و بهره‌برداری از ناکارآمدی‌های قیمت‌گذاری در بازار استفاده می‌کند.

پرایس اکشن (Price Action)

روش تحلیل و معامله بر اساس حرکات قیمت، بدون استفاده از شاخص‌ها یا ابزارهای تحلیلی پیچیده.

ایلیوت ویو (Elliott Wave)

نظریه‌ای در تحلیل تکنیکال که معتقد است حرکات بازار در الگوهای موجی تکرار شونده رخ می‌دهند.

فیبوناچی ریتریسمنت (Fibonacci Retracement)

ابزار تحلیل تکنیکال که از نسبت‌های فیبوناچی برای تعیین سطوح احتمالی حمایت و مقاومت استفاده می‌کند.

کندل استیک پترن (Candlestick Pattern)

الگوهای تشکیل شده توسط شمع‌های قیمت که برای پیش‌بینی حرکات آینده قیمت استفاده می‌شوند.

ولیوم پروفایل (Volume Profile)

ابزار تحلیلی که حجم معاملات را در سطوح قیمتی مختلف نشان می‌دهد و برای شناسایی مناطق مهم قیمتی استفاده می‌شود.

ارزش در معرض ریسک (Value at Risk - VaR)

روشی آماری برای اندازه‌گیری و کمی‌سازی سطح ریسک مالی در یک پورتفولیو طی یک دوره زمانی مشخص.

مونت کارلو سیمولیشن (Monte Carlo Simulation)

تکنیک مدل‌سازی که از الگوریتم‌های احتمالاتی برای پیش‌بینی نتایج ممکن در شرایط عدم قطعیت استفاده می‌کند.

کلی کرایتریون (Kelly Criterion)

فرمولی ریاضی برای تعیین اندازه بهینه پوزیشن در معاملات، با هدف به حداکثر رساندن رشد بلندمدت سرمایه.

سنتیمنت آنالیز (Sentiment Analysis)

تحلیل احساسات و نظرات بازار با استفاده از داده‌های رسانه‌های اجتماعی و منابع خبری برای پیش‌بینی حرکات قیمت.

نسبت شارپ (Sharpe Ratio)

معیاری برای سنجش عملکرد سرمایه‌گذاری با در نظر گرفتن ریسک، که بازده اضافی را نسبت به نرخ بدون ریسک اندازه‌گیری می‌کند.

رگرسیون به میانگین (Mean Reversion)

نظریه‌ای که می‌گوید قیمت‌ها و سایر شاخص‌های بازار در طول زمان به سمت میانگین یا روند بلندمدت خود باز می‌گردند.

آلفا و بتا (Alpha and Beta)

آلفا نشان‌دهنده عملکرد فراتر از انتظار است، در حالی که بتا میزان حساسیت یک دارایی به حرکات کلی بازار را نشان می‌دهد.

تئوری موج‌های الیوت پیشرفته (Advanced Elliott Wave Theory)

کاربرد پیچیده‌تر نظریه موج‌های الیوت، شامل استفاده از نسبت‌های فیبوناچی و الگوهای پیچیده‌تر برای پیش‌بینی حرکات بازار.

تحلیل فرکتال (Fractal Analysis)

استفاده از الگوهای تکرارشونده در مقیاس‌های مختلف زمانی برای شناسایی روندها و نقاط برگشت در بازار.

نوروفایننس (Neurofinance)

مطالعه چگونگی تأثیر ساختار و فعالیت مغز بر تصمیم‌گیری‌های مالی، با هدف بهبود استراتژی‌های معاملاتی و مدیریت ریسک.